تنهایی رو میپسندم. من تنهایی و این خواسته شدنهای گاه گاهی رو میپسندم. مهم نیست از طرف دوست پسرهای سابقم باشه یا آدمهایی که جدیدا خودی نشون میدن. خواسته شدن اما، حسیه که بهش نیاز دارم و بیشتر از اون به نه گفتنهام نیاز دارم. حسِ بزرگ تر و قوی تر شدن دارم. اینکه داوطلبانه تنها موندن رو انتخاب کردم و ناراحت نیستم. استقلال رو دوست دارم و اینکه حالا با قطعیت نه میگم به کسایی که میبینم مناسبم نیستن. ابتدایی به نظر میاد اما رسیدن به این نقطه برام آسون نبود. مشخص کردن حد و حدودهام برای بقیه و دونستن معیارهام توسط خودم لذت بخشه. چرخ زدن توی خونه م، نگاه کردن به گلهایی که حالا حسابی پر و سبز شدن، بازی کردن با مِلوی ملوسم که داره شیطون میشه و بدو بدو میکنه و از بچه گربه کوچولویی که شیر رو خودش نمیتونست بخوره به بچه گربهای که کنسروش رو تنهایی میخوره و اینور اونور میدوعه تبدیل شده، صدای پر از دلتنگی مامان و بابا و بقیه و تشکرهاشون بابت سنگ صبور و مشاورشون بودن حالم رو خوب میکنه.
مقاله ترجمه شده ارتباط حسابداری مدیریت استراتژیک با فرهنگ عامه: دنیای موزیکال وست اِند (انتهای غربی) بازدید : 204
يکشنبه 20 ارديبهشت 1399 زمان : 17:24